مشخصات کتاب
نام کتاب : هنر شناخت مردم
نویسنده : پل دی. تیگر/باربارا بارون – تیگر
انتشارات : هرمس
تعداد صفحه : 304
شابک :978-9643635572
درباره کتاب هنر شاخت مردم
کتاب هنر شاخت مردم، چگونه میتوان دیگران را سریع ارزیابی کرد و به زبان خودشان با آنان سخن گفت با نام اصلی The Art Of Speed reading People در سه فصل رفتارهای افراد را براساس خلقوخو و تیپهای شخصیتی توضیح میدهد.
عنوان فصلهای کتاب عبارتند از «علت واقعی رفتار آدمها چیست؟»، «سیستم: یاد بگیریم چگونه مردم را سریع بشناسیم.» و «آشنایی با شانزده تیپ شخصیتی» که طی آنها با مثالهای واقعی، نمودارها و فهرستها تفاوتهای رفتاری مطرح میشود. در این کتاب ظاهر، زبان، زبان بدن، شغل و علایق افراد بررسی میشود تا خواننده کتاب به درک درستی از خصوصیات شخصیتها برسد.
تیپبندی شخصیتی ذکر شده در کتاب هنر شاخت مردم براساس typing personality است. Typing personality طبقهبندی روانشناسی در مورد طبقههای متفاوت شخصیتی است که روانشناسها و افراد مهمی از جمله «کارل یونگ»، روانپزشک اهل سوئیس در این زمینه اظهارات خود را بیان کردهاند.
خواندن کتاب هنر شناخت مردم برای چه کسانی مناسب است؟
نویسندههای کتاب پل دی. تیگر و باربارا بارون تیگر معتقد است با شناخت خلقیات افراد میتوانیم بهتر و پربازدهتر با دیگران ارتباط برقرار کنیم. کتاب هنر شاخت مردم براساس مدلهای علمی، تیپهای شخصیتی مختلف را مطرح میکند و چهار خلقوخو و شانزده تیپ شخصیتی را توضیح میدهد. خواننده کتاب با خواندن این دستهبندی به تیپ شخصیتی خود پی میبرد و براساس آن نوع ارتباط خود را با سایرین برنامهریزی میکند.
کتاب هنر شاخت مردم این قدرت را به شما میدهد زمانی که در موقعیت حساسی هستید و یا اینکه جلسهی مهم کاری دارید براساس اطلاعاتتون دربارهی نوع رفتار طرف مقابل، موفقتر از سایرین برخورد کنید. کتاب هنر شاخت مردم علاوه بر اینکه راهنماییهای علمی و کاربردی فراوانی در اختیارتان میگذارد درس زندگی است زیرا به کمک آن روابط کاری و شغلیتان را میتوانید ارتقا بدهید.
در ابتدای کتاب هنر شناخت مردم مقدمهای آورده شده است که به خواننده یک دید کلی دربارهی موضوع کتاب میدهد. در این مقدمه داستان «راب» و «استیفانی» روایت میشود که هر دو بازاریاب هستند و تلاش میکنند با «جورج» که قائم مقام بخش بیمه یک شرکت بزرگ است ارتباط برقرار کنند. با خواندن کتاب هنر شاخت مردم میتوانید بفهمید چطوری «استیفانی» موفق به همکاری با «جورج» میشود.
«استیفانی» از مهارتهای لازم جهت برقراری ارتباط که در کتاب هنر شاخت مردم ذکر شده استفاده میکند. نویسنده در این بخش پس از موفقیت «جورج» میگوید :«همه میدانیم که آدمها با هم فرق دارند. چیزی که برای یک نفر انگیزهبخش و محرک است ممکن است بر دیگری هیچ تاثیری نداشته باشد. کلید برقراری ارتباط با دیگران، خواه برای تفهیم نظراتمان باشد و خواه برای تاثیر گذاشتن بر تصمیمات آنها، درک انگیزههایشان و توانایی پاسخگویی به نیازهای آنهاست. همه ما به طور ذاتی قادریم این نشانهها را که گاهی بسیار ظریف و پوشیده هستند درک کنیم. هر چند آدمها ویژگیهای منحصر به فرد و بیهمتایی دارند، وجود تفاوتهای شخصیتی را نمیتوان امری تصادفی تلقی کرد. ویژگیهای انسان قابل شناسایی و تشخیص، و اغلب قابل پیشبینی است.»
در بخشی از کتاب هنر شناخت مردم میخوانیم
وقتی میخواهیم افراد را بسرعت بشناسیم، استفاده از کلیدها برای شناسایی ویژگیهای یک تیپ خاص مفید است چون رفتارهای خاصی وجود دارد که افراد دارای یک ویژگی معمولا در آن شریکند. به عنوان مثال رفتارهای زیادی وجود دارد که حسیها به مراتب بیشتر از شهودیها انجام میدهند. بنابراین اگر این رفتار را به اندازه کافی ببینیم میتوانیم فرض کنیم که فرد احتمالا یک آدم حسی است. اما یک نکته را نباید فراموش کرد: انسانها موجودات بینهایت پیچیدهای هستند و از آنجا که گستره عظیمی از رفتارها در وجود همه افراد است، و هر کسی منحصر به فرد و بیهمتاست، تقریبا هیچ تک رفتاری نیست که به شکلی خودکار، ترجیح فرد را آشکار کند. شناخت سریع و دقیق زمانی ممکن است که شاهد رفتاری تکراری یا شاهد شکلگیری الگویی باشیم که در یک ویژگی خاص رایج است. و در قریب به اتفاق مواقع، ترکیبی از عوامل است که حقیقیترین تصویر را از تیپ یک شخص به دست میدهد. وقتی به بحث درباره ابعاد هر تیپ میپردازیم، شاید به نظر برسد رفتارهایی را توضیح میدهیم که به دو منتهاالیه هر پیوستار تعلق دارند. به عبارت دیگر شاید احساس کنید در مورد متفکرها، احساسیها، قضاوتگر، دریافتگرها و غیره تعمیم میدهیم. در واقعیت، بسیاری از کلیدهایی که موقع شناخت سریع افراد مشاهده میکنید، ظریفتر از آن است که در اینجا شرح داده شد. اما نشان دادن نمایشیترین مثالها باعث میشود در زمانی به مراتب کوتاهتر، به درک روشنی از تفوتهای موجود بین ویژگیها برسید.
درونگرا یا برونگرا؟
کار را با بررسی کلیدهایی شروع میکنیم که به ایجاد تمایز میان برونگراها و درونگراها کمک میکند. از آنجا که بعد اول تیپ رابطه زیادی با انرژی دارد این که آن را از کجا میگیرند و به چه سمتی هدایت میکنند برونگراها و درونگراها معمولا سطوح انرژی بسیار متفاوتی دارند که به روشهای مختلف آشکار میشود.
زبان بدن/سطح انرژی
شاید اولین چیزی که در مورد آدمهایی که بهشدت برونگرا هستند، متوجه میشویم انرژی فوقالعاده آنهاست. برونگراها در مکالمات، معمولا بسیار پرتحرکتر و پرانرژیتر از درونگرها هستند. احتمال بیشتری میرود که برای بیان افکار و تاکید گذاشتن بر حرفهای خود از حرکات بدنشان استفاده کنند؛ دستهای خود را تکان دهند، انگشتان را به کرات حرکت دهند و از حالات چهره تا آنجا که میتوانند استفاده کنند.
توصیههایی در مورد ارتباط
مثل سنتگراها، برخی از تجربه گراها متفکرند و برخی دیگر احساسی. برخی برونگرا هستند و برخی دیگر درونگرا. نخست با توصیههای ارتباطی برای تمام تجربه گراها آغاز میکنیم و سپس نگاهی دقیقتر خواهیم داشت به چهار تجربهگرای منحصر به فرد.